سیره این بانوی بزرگوار و سیدۀ نساء
عالمیان بر این بوده که هرگاه دست به دعا برمیداشتند و به راز و نیاز میپرداختند،
پس از حمد و ثنای الهی در ابتدا دعا و راز و نیاز و یا در ضمن دعا بر محمد و آل
محمد صلوات میفرستادند که ما در اینجا به چند نمونه که سید بن طاووس این مرد جلیل القدر
که مؤید آقا امام زمان (عج) بوده و در کتاب خود نقل کرده است، اشاره مینماییم. و از آنجا که
روایت گر چه مفصل است ولی چون بسیار جالب است تمام روایت را نقل مینماییم.
الف) سید بن طاووس میگوید: روایتشده
است از شیخ علی بن عبدالصمد که نقل نموده از جد خود آنکه خبر داده به من ابوالحسن
فقیه رحمتالله که حکایت کرد از برای ماسید و عالم ابوالبرکات علی حسین حسنی جوزی،
که خبر داده ما را شیخ ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه فقیه قمی، از
حسن بن محمد بن سعید کوفی که حکایت نموده برای ما فرات بن ابراهیم که نقل نمود از
برای ما جعفر بن محمد بن بشرویه قطّان و او نقل نموده از محمد بن ادریس بن سعید
انصاری، که خبر دادند ما را داود بن رشید و ولید بن شجاع و آن دو روایت نمودند از
عاصم و او از عبدالله بن سلمان فارسی، از پدر خود سلمان فارسی که فرمود: رحلت
رسول خدا (ص)
بقدری برای من جانگداز بود و حزن و اندوه مرا فراگرفته بود که تا ده روز از خانه بیرون
نیامدم. پس وقتی ده روز بعد از رحلت رسول خدا (ص) از خانه بیرون آمدم. به خدمت حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام پسر عمّ رسول خدا صلی الله علیه و آله
رسیدم.
حضرت علی علیه السلام فرمودند: ای سلمان از ما دوری نموده ای و به نزد
ما نمی آیی؟
سلمان فارسی میگوید: در جواب عرض
کردم: ای حبیب من ای ابالحسن، از شخصی مثل شما چگونه میتوان دوری کرد. بلکه حزن
و اندوه من از برای رحلت رسول خدا (ص)
مانع شده بود و نگذاشت که در این چند روز به خدمت شما بزرگوار برسم.
آنگاه امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند: ای سلمان! برو به منزل فاطمه (صلوات الله علیها) که بسیار
مشتاق دیدن تو است، میخواهد تحفه ای به تو بدهد. آنهم از تحفههایی که از بهشت
برای فاطمه آمده است.
سلمان میگوید: وقتی من این سخن را
از حضرت علی علیه السلام
شنیدم با حالت سؤال از حضرت علی پرسیدم، مگر بعد از رحلت رسول خدا (ص) برای فاطمه (صلوات الله علیها) تحفه هم می آید؟
حضرت علی علیه السلام فرمودند: بلی، دیروز از بهشت برای فاطمه (صلوات الله علیها) تحفهای آمده
است. سلمان میگوید: بهسرعت بسیار شتافتم و به دولتخانۀ فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) رفتم. حضرت زهرا
را دیدم که نشسته و پارچه عبائی بر خود پیچیده که اگر سرخود را میپوشانید، پاهای
مبارکش بازمیماند و اگر پاهای مبارکش را میپوشانید. فرق مبارکش ظاهر میشد.
سلمان میگوید: حضرت زهرا (صلوات الله علیها) وقتی نظر
مبارکش به من افتاد، سر و روی خود را پوشانیده و فرمودند: ای سلمان! بعد از فوت
پدرم، رسول خدا (ص)
از ما دوری اختیار کرده ای.
سلمان میگوید: در جواب عرض کردم: حاشا
که من از شما دوری جویم ای حبیبۀ من!
حضرت فاطمه (صلوات الله علیها) فرمودند: خوشآمدی.
بنشین و خوب گوش بده و متوجه باش که چه میگویم. سپس فرمودند: دیروز در همین موضع
نشسته بودم درحالیکه درب خانه را بسته بودم و با خود در فکر بودم، که بعد از رسول
خدا (ص) وحی الهی از ما قطعشده و دیگر فرشتگان به منزل ما نمی آیند و تردد نمیکنند، در این فکر و خیال بودم که دیدم در
خانه گشوده شد، بدون آنکه کسی آن را باز کند. سپس دیدم سه نفر دختر داخل خانه شدند،
که در حسن و جمال و لطافت و تازگی صورت و خوشبویی آنها، هیچ بیننده ای مثل آنها
ندیده بود. وقتی آنها را دیدم متوجه گردیده و به آنها مهربانی نمودم. سپس گفتم
قسم میدهم شما را به پدرم رسول الله (ص)
که بگوئید از اهل مدینه اید یا از اهل مکه؟
گفتند: ای دختر رسول خدا (ص) ما نه از اهل مدینه و نه از اهل مکه و نه از اهل روی زمینیم، بلکه
کنیزانیم از اهل حورالعین، از دارالسلام بهشت و پروردگار عالمیان ما را بهسوی تو،
ای دختر رسول خدا (ص)
فرستاده است. و ما مشتاق دیدارت بودیم.
فاطمه زهرا، (صلوات الله علیها) فرمود: سپس من
از یکی از آنها که گمان میکردم بزرگتر بود پرسیدم نامت چیست؟
گفت: مقدودة.
فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) میگوید، گفتم:
چرا نام تو را مقدوده گذاشته اند؟
گفت: به خاطر آنکه خدای متعال مرا
برای مقداد بن اسود کندی، مصاحب رسول خدا (ص) آفریده است.
فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) فرمود: سپس از
دیگری پرسیدم که نام تو چیست؟
گفت: ذرّه.
فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) فرمود: چرا
نام تو را ذرّه گذاشته اند و حالآنکه تو در نظر من بزرگی؟
گفت: به خاطر آنکه خدای تبارکوتعالی
مرا برای ابوذر غفاری مصاحب رسول خدا (ص)
آفریده است.
فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) فرمود: سپس از
سوّمی پرسیدم که نام تو چیست؟
گفت: سَلْمی.
فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) فرمود: چرا
نام تو را سلمی گذاشته اند؟
گفت: به خاطر آنکه خدای متعال مرا
برای سلمان فارسی خادم پدرت رسول خدا (ص)
آفریده است.
سلمان میگوید: سپس حضرت زهرا (صلوات الله علیها) فرمود: آن سه
دختر برایم مقداری رطبت و خشکنانج[1]
بزرگ که از برف سفیدتر و از مشک اذفر خوشبوتر بود.
سلمان فارسی میگوید: سپس حضرت زهرا
(صلوات الله علیها) از آن رطب ها یکدانه به من دادند و فرمودند: امشب با این افطار کن و
فردا دانه این رطب را بیاور.
سلمان میگوید: من آن رطب را گرفته
و از خانۀ حضرت فاطمه (صلوات الله علیها) بیرون آمدم (و بهطرف خانه ام راه افتادم) در بین راه به
هر شخصی از اصحاب آن حضرت برخورد میکردم از من میپرسیدند: که ای سلمان با خود
مشک داری؟ من در جواب میگفتم: بلی، سلمان فارسی میگوید: وقت افطار شد. من به آن
رطب افطار کردم امّا متوجه شدم که آن رطب اصلاً دانه ندارد. لذا روز بعد وقتی به
خدمت حضرت زهرا (صلوات الله علیها) رسیدم. عرض کردم: دیشب طبق فرمودۀ شما با آن رطب افطار
کردم ولی متوجه گردیدم که آن رطب اصلاً دانه ندارد
حضرت فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) فرمودند: چگونه
آن رطب دانه داشته باشد. و حالآنکه آن رطب از درختی است که خدای متعال بهواسطۀ دعایی
که پدرم رسول خدا (ص)
به من تعلیم فرموده، و من هر صبح و شام، مداومت به آن کلمات مینمایم، در دارالسلام
بهشت غرس (کاشته) کرده است.
سلمان فارسی میگوید، گفتم: ای سیدۀ
نساء عالمیان! این کلمات را هم به من تعلیم نما. حضرت زهرا (صلوات الله علیها) فرمودند: اگر
مداومت نمائی به این کلمات. خدای تعالی تو را از علت تب نگاه میدارد. مادام که در
دنیا باشی.
سلمان فارسی میگوید: فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) این حرز را
تعلیم من فرمودند:
«بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، بِسماللهِ
النُّورِ، بِسمِ اللهِ نُور النُّورِ، بِسمِ اللهِ نُورَ عَلی نُورَ، بِسم ِاللهِ
الَذی هُوَ مُدَبِّرُ الاُمُورِ، بِسمِ اللهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النَّورِ،
اَلَحَمدُ للّلهِ الَّذی خَلَقَ النُّورِ مِن النَّورِ، وَ اَنزَلَ النُّورِ عَلی
الطُّورِ، فی کِتابِ مَسطُورٍ، فی رِقّ ٍ مَنشُورِ، بِقَدَرِ مَقدُورِ، عَلی نَبِی
ٍمَحبُورِ، اَلحَمدُللّلهِ الَّذی هُوَ بِالعِزِّ مَذکُورِ، وَ بِالفَخرِ مَشهُورَ،
وَ عَلی السَّرّاءِ وَ الضّرّاءِ مَشکُور: وَ صلیالله عَلی سَیدِنا مُحَمَّدِ وَ
آلِهِ الطاهِرینَ»[2]
به نام خداوند بخشنده مهربان،
به نام خدائی که نور است، به نام خدائی که نور است، به نام خدائی که نور بالای نور
است، به نام خدائی که تدبیر کنندۀ امور است، به نام خدائی که نور را از نور خلق
فرمود، سپاس خدائی را که نور را از نور آفرید، و نور را بر طور نازل فرمود، در
کتاب نوشتهشده، در صحیفه ای از پوست متفرق، بهاندازۀ لازم بر پیامبر نیکو خصال، سپاس
خدای را که پیامبرش به عزت و بزرگی مذکور است، و به مباهات مشهور و در حال خوشحالی
و ناخوشی شاکر خداست، خدایا صلوات و درود بر محمد سید و آقای ما و آل پاک محمد
بفرست.
سپس سلمان میگوید: من این حرز را یاد
گرفتم و قسم به خدا که این حرز را به بیشتر از هزار کس از اهل مدینه و مکه آموختم،
که همگی آزار تب داشتند. به برکت خواندن این دعا همه شفا یافتند به اذن خدای
متعال.
از این روایت بهوضوح میتوان
استفاده کرد که سیره فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) بر این بوده که در دعاهایش
صلوات بر محمد و آل محمد میفرستادند. و چه بسا این را به دیگران هم می آموختند.
ب) سید بن طاووس میگوید: روایتشده
است که آن حضرت یک روزی به دیدن پدر بزرگوار خود رفتند. پس آن حضرت فرمودند: آیا میخواهی
هدیه ای و توشه ای به تو دهم؟
حضرت فاطمه (صلوات الله علیها) گفتند: بلی. آن
حضرت فرمودند: این دعا را بخوان.
«اَللّهمَّ
رَبَّنا وَرَبَّ کُلِّ شَیئٍ، مُنزِلَ التَّوراتِ و الاِنجیل و الفرقانِ، فالقَ
الحَبِّ و النَّوی، اَعوذُبِکَ مِن شر کُلِّ دابَّةٍ أَنتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها، أَنت
الاَوَّلُ فَلَیسَ قَبلَکَ شَیئٌ، وَ أَنتَ الآخِرُ فَلَیسَ بَعدَکَ شَیئیٌ وَ
اَنتَالظَّاهِرُ فَلَیسَ فَوقَکَ شَیئیٌ، وَ اَنتَ الباطِنُ فَلَیسَ دُونکَ شَیئٌ،
صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ عَلی اهلبیتهِ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمُ السَّلامُ، وَ اقضِ
عَنِّی الدَّینَ، وَ اَغیِنی مِنَ الفَقرِ، وَ یَسِّرلی کُلَّ الاَمرِ، یا اَرحَمَ
الراحِمینَ».[3]
خداوندا پروردگار ما و
پروردگار هر چیزی، ای نازل کنندۀ تورات و انجیل و قرآن، ای شکافندۀ دانه و هسته،
پناه میبرم به تو از شر هر حرکتکنندهای که تو گرفته ای پیش سر او را، تو پیش از
همه چیزی، پس چیزی پیش از تو نیست، و تویی بعد از همه چیز پس چیزی بعد از تو نیست،
و تویی ظاهر و آشکار، پس فوق تو و بالای تو چیزی نیست، و تویی دانا به امور پنهان،
پس غیر تو چیزی نیست، صلوات و درود بر محمد و اهلبیتش فرست که بر او و خاندانش
سلام باد، و ادا کن از من قرض مرا و بی نیاز گردان مرا از درویش و فقر و آسان
گردان برایم هر کاری را، ای رحم کنندهترین رحم کنندگان.
این روایت بیانگر این است که سیرۀ
فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) بر این بود که همواره در دعاهایشان صلوات بر محمد و آل محمد
می فرستاده اند.
ج) سید بن طاووس میگوید: روایتشده
است شخصی در شهر شام، مدّت طولانی محبوس بوده و در شدّت آزار بود. شبی در عالم
خواب دید که حضرت زهرا (صلوات الله علیها) آمد و به او فرمود: این دعا را بخوان.
پس آن شخص دعا را یاد گرفت و وقتی بیدار شد، دعا را خواند و از زندان بهزودی آزاد
شد. این دعا معروف است به دعای حضرت زهرا (صلوات الله علیها) در خلاصی از حبس؛ دعا از اینقرار
است.
«اللَّهُمَّ
بهحق الْعَرْشِ وَ مَنْ عَلَاهُ وَ بهحق الْوَحْیِ وَ مَنْ أَوْحَاهُ وَ بهحق النَّبِیِّ
وَ مَنْ نَبَّأَهُ وَ بهحق الْبَیْتِ وَ مَنْ بَنَاهُ یَا سَامِعَ کُلِّ صَوْتٍ یَا
جَامِعَ کُلِّ فَوْتٍ یَا بَارِئَ النُّفُوسِ بَعْدَ الْمَوْتِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وَ اهلبیتهِ وَ آتِنَا وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ
الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا فَرَجاً مِنْ عِنْدِکَ عَاجِلًا بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ
إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ
وَ آلِهِ وَ عَلَى ذُرِّیَّتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً
کَثِیراً».[4]
بنام خداوند بخشنده مهربان
خداوندا بهحق عرش و کسی که آن را بلند کرده است، و بهحق وحی و کسی که آن را
فرستاده است و بهحق پیامبر و کسی که او را پیامبر کرده است، و بهحق خانۀ کعبه و
کسی که آن را ساخته است، ای شنوای هر صوت و آواز، ای جمع کنندۀ هر فوتشدهای، ای
آفرینندۀ مردم و انسانها پس از مرگ، بر محمد و اهلبیتش صلوات فرست، به همه مؤمنین
و مؤمنات چه در مشرق زمین و چه در مغرب زمین باشند گشایشی و فرجی از جانب خود بهزودی
عنایت فرما، به سبب و واسطه شهادت به لا اله الا الله و اینکه محمد بنده و رسول
توست. خدایا بر محمد و بر اولاد محمد که از پاکان و پاکیزگاناند صلوات فرست و همچنین
بر آنها درود فرست درودی بسیار.
از مجموع روایات بیانشده استفاده میشود
که سیره حضرت فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) بر این بوده که در دعاها و راز و نیازهایشان صلوات بر محمد و
آل محمد میفرستاده اند. منتهی در بعضی از جاها صلوات بر محمد و آل محمد
تعبیر شده و در بعضی از جاها صلوات بر محمد و اهلبیت محمد تعبیر شده و در بعضی از
جاها هم صلوات بر محمد و ذریه محمد تعبیر شده است. و نیز از بعضی روایات این
استفاده هم میشود که سیرۀ حضرت فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) بر این بوده که علاوه بر صلوات بر محمد و آل
محمد، سلام بر محمد و آل محمد هم کرده است.
[1]. (خشکنانج) معرّب خشکنانک است. خشکنانک: نانی است که با آرد و
روغن و شکر میپزند. فرهنگ فارسی دکتر محمد معین.
[2]. سید بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العنایات،ص13 تا 16.
[3]. سید بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العنایات،ص260.
[4]. سید بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العنایات،ص261.