سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در صلوات فرستادن
الف) سید بن طاووس در ضمن بیان حدیثی مفصل دعای اسماء حسنی خداوند فرمود: که در این دعا پسازآنکه اسماء الهی را بیان میدارد. میفرماید:
«اَسئَلُکَ بِعِزَّةِ ذلِکَ الاِسمِ، اَن تٌصَلِّیَ عَلَی محمد وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ اَن تَصرِفَ عَنّی جَمیعَ الآفاتِ وَالعاهاِت و الاَعراضِ وَ الاَمراضِ وَ الخَطایا وَ الذُّنُوبِ...»[1]
خدایا از تو سؤال میکنم به عزت آن نام که صلوات و درود فرستی بر محمّد و آل محمد و آنکه باز داری از من همهی آفتها و بلاها را و عارضهها و بیماریها را و خطایا و گناهان را...
ب) ازجمله دعاهای بسیار بزرگمرتبه و شریف است که از پیامبر اکرم (ص) روایتشده است. این روایت را سلیمان بن ابراهیم از موسی بن یزید از انس بن اویس از علی بن ابیطالب علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمودند رسول اکرم (ص) فرمودند هرکسی خدای تعالی را به این نامها بخواند حقتعالی دعای او را مستجاب میکند و قسم بهحق کسی که مرا بهراستی به پیامبری فرستاده است اگر این نامها بر صفحه های آهن خوانده شود هر آینه گداخته میشود... پس رسول اکرم (ص) فرمودند: ای سلمان خدای تعالی می آمرزد خواننده این دعا و اهلبیت او و سایر اهل بلد را و همۀ آنها را انشاءالله تعالی. این دعا، دعای جلیل القدر اسماء الله است. در این دعا که مشتمل بر اسماء الهی است. رسول خدا(ص) میفرمایند:
«اللّهمَّ بهحق هذِهِالاَسماءِ عندَکَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّدٍ وَ اغفِرلی وَ ارحَمنی...»[2]
خدایا بهحق این نامهایی که در نزدت ثابتاند. بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا بیامرز و بر من رحم نما.
ج) سید بن طاووس دعایی را به نام دعای فرج رسول اکرم (ص) نقل میکند که مفصل و طولانی است. در آن دعا این چنین آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ اِنِّی اَسئَلُکَ یا اللهُ یا اللهُ یا اللهُ، یا مَن عَلا فَقَهَرَ، وَ یا مَن بَطَنَ فَخَبَرَ، وَ یا مَن نَظَرَ فَجَبَرَ، وَ یا مَن مَلَکَ فَقَدَر، وَ یا مَن عُبِدَ فَشَکَرَ، وَ یا مَن عُصِیَ فَغَفَرَ، ...» تا اینجا که میفرماید: «وَ بِأَسمائِکَ الحُسنی کُلِّها حَتّی انتَهی اِلَی اسمِکَ الاَعظَمِ الَّذی فَضَّلتَهُ عَلی جَمیعِ أَسمائِکَ، اَسئَلُکَ بِهِ، اَسئَلُکَ بِهِ، اَسئَلُکَ بِهِ، اَن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اَن تُیَسِّرَلی مِن اَمری ما اَخافُ عُسرَهُ...»[3]
خدایا سؤال میکنم تو را، ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای کسی که عالی و بلندمرتبه است پس غلبه میکند، و ای کسی که میداند آنچه را که در خاطرهها پنهان است و خبر میدهد، و ای کسی که میبیند و جبران میکند، و ای کسی که مالک است پس تواناست. و ای کسی که عبادت شده میشود پس جزا و ثواب میدهد. و ای کسی که نافرمانی و عصیان شده و میشود پس میآمرزد....
و بهحق نامهایت که نیکوست همه آنها. تا آنکه رسیده است به نام بزرگت که از همه بزرگتر است. و آن نام بزرگت را بر همه نامهایت فضیلت و ترجیح داده ای، سؤال میکنم تو را بهحق آن نام، سؤال میکنم تو را بهحق آن نام، سؤال میکنم تو را بهحق آن نام، که صلوات و درود فرستی بر محمد و آل محمد. اینکه آسان گردانی برایم آنچه را که از دشواری آن میترسم.
د) سید بن طاووس در بیان حرزهای رسول اکرم (ص) پساز آنکه سند این روایت را نقل میکند میگوید: امام موسی بن جعفر بن محمدالصادق از پدر بزرگوارش از جدّه (علیهم صلوة الله) که رسول خدا (ص) به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: ای علی هرگاه امری تو را به هول انداخت که نوعی از آن بترسی. یا شدت و سختی بر تو فرود آمد. این حرز را بخوان:
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بهحق مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَن تُنجِیَنی مِن هذَا الغَمِّ»[4]
خدایا بهدرستی که از تو سؤال میکنم بهحق محمد و آل محمد. اینکه صلوات و درود فرستی بر محمد و آل محمد و اینکه خلاص کنی مرا از این غم.
هـ) در روایتی چنین آمده است. که حضرت فاطمه (صلوات الله علیها) فرمود: پیامبر خدا (ص) وقتی داخل مسجد میشد میفرمود:
«بِسمِ اللهِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اغفِرلی ذُنُوبی، وَ افتَح لی اَبوابَ رَحمَتِک».
به نام خدا. خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست. و گناهان مرا بیامرز، و درهای رحمتت را به روی من بگشای
و وقتی از مسجد خارج میشد و میگفت:
«بِسمِ اللهِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اغفِرلی ذُنُوبی، وَ افَتَح لی ابوابَفَضلِکَ».[5]
به نام خدا. خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست، و گناهان مرا بیامرز و درهای فضل و کرمت را به روی من بگشای
و) امام باقر علیه السلام فرمودند: رسول خدا (ص) وقتی از تشهد و سلام نماز فارغ میشدند چهار زانو مینشستند و دست راستش را بر سر مینهادند و می فرمودند:
«بِسمِ اللهِ الَّذِی لا اِله اِلّا هُوَ عالِمُ الغَیبِ وَالشَّهادَةِ الرّحمنُ الرَّحیمُ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ، وَ أذهَب عَنِّی الهَمَّ و الحُزنَ».[6]
به نام خداوندی که جز او خدایی نیست، خدایی که دانای پنهان و آشکار، و بخشنده و مهربان است، خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و غم و اندوه را از من دور ساز.
ز) امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: رسول خدا (ص) حسن و حسین علیهما السلام را با این کلمات تعویذ میکرد و دستور میداد اصحابش را نیز (خود و اولادشان را) با آن تعویذ کنند:
«بِسمِاللهِالرحمن الرحیم، اُعیذُ نَفسی وَ دینی وَ اَهلی وَ مالی وَ وَلَدی وَ خَواتیمَ عَمَلی وَ ما رَزَقَنی رَبّی وَ خَوَّلَنی، بِعِزَّةِ الله وَ عَظَمَةِ اللهِ وَ جَبَرُوتِ اللهِ وَ سُلطانِ اللهِ وَ رَحمَةِ اللهِ وَرَأفَةِ اللهِ وَ غُفرانِ اللهِ وَ قُوَّةِ اللهِ وَ قُدرَةِ اللهِ، وَ بآلاءِ اللهِ وَبِصَنِع اللهِ وَ بِاَرکانِاللهِ وَ بِجَمعِ اللهِ عزوجل، وَ بِرَسولِ اللهJ وَ قُدرَةِ اللهِ عَلی مایَشاءُ، مِن شر السَّامَّةِ وَ الهامَّةِ، وَ ِن شر الجِنِّ وَالاِنسِ، وَ مِنِ شر مادَبَّ فی الاَرضِ، وَ مِن شر ما یَخرُجُ مِنهَا، وَ مِن شر ما یَنزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما یَعرُجُ فیها، وَ مِن شر کُلِّ دابَّةٍ رَبّی آخِذٌ بِنا صِیَتِها، اِنَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُستَقیمٍ، وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیئیٍ قَدیرٌ، وَ لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ العَلِیِّ العَظیم، وَ صلیالله عَلَی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ».[7]
به نام خداوند بخشندهی مهربان، جان و دین و اهل و مال و اولاد و عاقبت به کار و آنچه را که پروردگارم روزی من ساخته و به من بخشیده است، همه را در پناه عزت و عظمت و جبروت و سلطنت و رحمت و رأفت و مغفرت و قوت و قدرت خدای متعال قرار داده و به نعمتها و احسان و ارکان و الفت خدا و به رسول خدا (ص) و قدرت خدا که بر هر چه خدا بخواهد نافذ است سپردم، از شر حیوان زهردار و بیزهر، از شر جن و انس، و از شر آنچه در دل زمین حرکت میکند و آنچه از آن بیرون میآید، و از شر آنچه از آسمان فرود می آید و آنچه به آن بالا میرود و از شر هر جانداری که زمامش به دست پروردگارم میباشد، که همانا پروردگارم بر راه راست است و او بر همهچیز تواناست، و هیچ توانائی و نیرویی بر ترک و عمل نیست جز به خدای والا و بزرگ، و درود خدا بر سرور و آقایمان محمد و آل محمد باد.
ح) امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا (ص) وقتی از امری محزون میگشت این دعا را میخواند، و به آن، دعای فرج گفته میشد.
«اللهمّ احرُسنی بعینک الّتی لا تنام، و اکنِفنی بِرُکنِکَ الَّذی لا یُرامُ، وَ ارحَمنی بِقُدرَتِکَ عَلَیَّ، وَلا اُهلَکُ وَ انتَ رَجائی. فَکَم مِن نِعمَةٍ اَنعَمتَ بِها عَلَیَّ قَلَّ لها شُکری، وَ کَم مِن بَلِیَّةٍ ابتَلَیتَنی قَلَّ لَکَ بِها صَبری. فَیا مَن قَلَّ عِندَ نِعمَتِهِ شُکری فَلَم یَحرِمنی، وَ یا مَن قَلَّ عِندَ بِلِیَّتِهِ صَبری فَلَم یَخذُلنی، وَ یا مَن رَآنی عَلَی الخَطایا فَلَم یَفضَحنی، اَسأَلَکَ اَن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».
«اَللّهُمَّ اَعِنّی عَلی دینی بِالدُّنیا، وَ عَلَی الآخِرَةِ بِالتَّقوی، وَ احفَظنی فیها غِبتُ عَنهُ، وَ لاتَکِلنی اِلی نَفسی فیما حَضَرتُهُ. یا مَن لا یَضُرُّهُ الذُّنوبُ. وَلا تَنقُصُهُ المَغفِرَةُ، هَب لی ما لا یَنقُصُکَ، وَ اغفِرلی مالا یَضُرُّکُ، اِنَّکَ رَبٌّ وهاب. اَسئَلُکَ فَرَجاً قَریباً، وَ صَبراً جَمیلاً، وَ رِزقاً واسِعاً، وَ العافِیَةَ مِن جَمیع البَلاءِ، وَ شُکرَ العافِیَةِ».[8]
خدایا با دیده ات که هرگز به خواب نمیرود مرا پاسداری کن، و با ستون محکمت که هرگز خراب نمی شود نگاهم دار، و به قدرتت بر من رحم کنف و با امیدی که به تو دارم مبادا هلاک شوم. چه بسیار نعمتهایی به من کرامت فرمودی که در برابرش شکرگزاری مناسبی نکردم، و چه ابتلائاتی بر من وارد ساختی که در برابر آنها صبر و بردباری درستی ننمودم. پس ای خدایی که در برابر کفران نعمت محرومم نکردی، و ای خدائی که در مقابل کمصبری در بلایت خوارم نساختی وای خدایی که مرا بر انجام گناهان بی باک یافتی و رسوایم ننمودی، از تو میخواهم که بر محمد و آل محمد درود بفرستی.
خدایا، دنیا را وسیلۀ اعانت بر دینم قرار ده، و پرهیزکاری را موجب سعادت آخرتم نما، آنچه به من کرامت کردی و فعلاً از من غایب است همه را نگهداری کن، و در حفظ آنچه به من مرحمت کردی و در نزدم حاضر است به خود وا مگذار. ای کسی که گناهان به او ضرری نمی رساند. و آمرزش خطاهای بندگان از او چیزی نمی کاهد، آنچه را که چیزی از تو نمی کاهد به من ارزانی دار، و آنچه را برایت ضرری ندارد بر من ببخش، که تو پروردگار بخشنده ای. از تو گشایشی نزدیک، صبری نیکو، رزقی وسیع، عافیت از همۀ بلایا و شکر در برابر عافیت را مسألت دارم.
[2]. سید بن طاووس، مهجالدعوات و منهجالعنایات،ص176 تا 178.
[3]. سید بن طاووس، مهجالدعوات و منهجالعنایات،ص172 تا 175.
[4]. سید بن طاووس، مهجالدعوات و منهجالعنایات،ص9 و 10.
[5]. علامه طباطبائی، سنن النبی،ص165.
[6]. علامه طباطبائی، سنن النبی،ص172.
[7]. علامه طباطبائی، سنن النبی،ص191 و 192.
[8]. علامه طباطبائی، سننالنبی،ص193 و 194.