بیرون آمدن یوسف از چاه به واسطه صلوات
«عَن مِسمَعٍ عَن اَبِیعَبدِاللهِ علیه السلام قالَ: لَمّا طَرَحَ اِخوَةُ یُوسُفَ، یُوسُفَ فِی الجُبِّ، اَتاهُ جَبرَئیلُ فَدَخَلَ عَلَیهِ فَقالَ: یا غُلامُ ما تَصنَعُ ههُنا؟
فَقالِ: اِنَّ اِخوَتی اَلقُونِی فِی الجُبِّ.
قال: فَتُحِبُّ اَن تَخرُجَ مِنه؟
قال: ذاکَ اِلَی اللهِ عزوجل اِنَّ شاءَ اَخرَجَنی
قالَ: فَقالَ لَهُ اِنَّ اللهَ تَعالی یقُولُ لَکَ: اُدعُنی بِهذا الدُّعاءِ حَتّی اُخرِجَکَ مِنَ الجُبِّ
فَقالَ له: وَ مَا الدُّعا؟
فَقالَ: قُل: اَللّهمَّ اِنّی اَسألُکَ بِأنَّ لَکَ الحَمدَ، لا اِلهِ اَلّا اَنتَ المَنّانُ بَدیعُ السَّماواتِ وَالاَرضِ ذُوالجَلالِ وَالاِکرام اَن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَن تَجعَلَ لِی مِمّا اَنَا فِیهِ فَرَجَا وَ مَخرَجاً.
ثُمَّ کانَ مِن قِصَّتِةِ ما ذَکَرَ اللهُ فی کِتابِهِ».[1]
مسمع
از
امام
صادق علیه السلام روایت
کرده
است
که
آن
حضرت
فرمود :وقتی
برادران
یوسف
او
را
به
چاه
انداختند. جبرئیل
نزدش
آمد
و
گفت: ای
جوان
در
اینجا
چه
میکنی؟
یوسف
گفت: برادرانم
مرا
به
این
چاه
افکندند.
جبرئیل
گفت: می خواهی
که
از
این
چاه
بیرون
بیایی؟
یوسف
گفت :این
با خدای
عزوجل
است
اگر
بخواهد
مرا
بیرون
می آورد.
امام
صادق
علیه السلام فرمود: پس
جبرئیل
به
او
گفت: بهراستی
خدای
تعالی
به
تو
می فرماید :مرا
با
این
دعا
بخوان
تا
از
چاه
بیرونت
آورم.
یوسف
گفت :آن
دعا،
کدام
است؟
جبرئیل
گفت: بگو: «اَللّهمَّ
اِنّی اَسألُکَ بِأنَّ لَکَ الحَمدَ، لا اِلهِ اَلّا اَنتَ المَنّانُ بَدیعُ السَّماواتِ وَالاَرضِ ذُوالجَلالِ وَالاِکرام اَن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَن تَجعَلَ لِی مِمّا اَنَا فِیهِ فَرَجَا وَ مَخرَجاً».
امام صادق علیه السلام فرمود :پس داستان یوسف همان شد که خداوند متعال در کتابش قرآن مجید یاد فرموده است.