علی بن فضل الله شوشتری

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت فاطمه زهرا» ثبت شده است

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به اتفاق امت و روایات وارده حبیبالله است مانند این روایت که:

خداوند متعال به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام خطاب کرد: ای موسی به شکرانه این که من تو را به کلیمی و همصحبتی خود انتخاب کردم در توحید و معارف ثابتقدم باشد و دوستی محمد و آل محمد را در قلب خود جایگزین کن.

حضرت موسی عرض کرد: پروردگارا این محمد که به او اشاره می کنی کیست؟

خداوند فرمود: محمد کسی است که اسمش بر یکطرف عرش نوشتهشده و اسم وصیاش برطرف دیگر عرش نقش بسته است. او حبیب من و پیغمبر آخرالزمان است. من تو را بهواسطه او و از عرق او آفریدم .او محبوب من است. پس در توحید و معارف ثابت قدم باش و محبت حضرتش را در دلت ثابت نگهدار.

حضرت موسی عرض کرد: پروردگارا من در نزد تو محبوب ترم یا او؟

خداوند فرمود: ‌ای موسی تو کلیم من هستی و او حبیب من است و بین کلیم و حبیب فرقهاست

حضرت موسی عرض کرد پروردگارا چه فرقی است میان این دو؟

خطاب شد کلیم هر چه کند بنا به رضای ما باشد اما حبیب هر چه ما کنیم به رضای اوست

کلیم آن است که ما را دوست دارد لکن حبیب آن است که ما او را دوست داریم

کلیم آن است که چهل روز، روزه میدارد و شب را به عبادت می گذراند تا ما با او سخنگوییم اما حبیب آن است که وقتی خواب است، جبرئیل را با براق می فرستیم تا او را به عرش آورد تا عرش را به قدومش مزین کنیم[1]

 

 

در روایت دیگری چنین آمده است. که حضرت زهرا صلوات الله علیها در دعای بعد از نماز عصر از خدا اینچنین می خواهد:

«اَللّهُمَّ ذَا الرَّحمَةِ الواسِعَةِ، وَالصَّلاةِ النّافِعَةِ الرّافِعَةِ، صَلِّ عَلی اَکرَمِ خَلقِکَ عَلَیکَ، وَاَحَبِّهِم اِلَیکَ، وَاَوجَهِهِم لَدَیکَ، مُحَمَّدٍ عَبدِکَ وَ رَسُولِکَ»[2]

 

بار خدایا!‌ ای صاحب رحمت گسترده، صلوات و درود سودمندِ رفعت بخش، ارجمندترین و گرامیترین و بلندمرتبهترین و بزرگترین و کاملترین صلواتی را که بر پیامبری از پیامبرانت، و امینی از امنای وحیات فرستاده ای، بر گرامیترین و محبوب‌‌ترین و معتبرترین آفریدهات. در نزدت، محمد، بندهات و فرستادهات و برگزیده برای ابلاغ پیامهای ارزنده ات بفرست.

 

در روایت اول خداوند متعال بهصراحت خطاب به حضرت موسی، که از پیامبران اولوالعزم است می فرماید محمد حبیب من است.

در روایت دوم هم حضرت زهرا علیها السلام در هنگام دعا کردن، خداوند متعال را خطاب قرار داده، اینچنین عرضه میدارد: خدایا گرامیترین و بلندمرتبهترین و بزرگترین و کاملترین صلواتی را که بر پیامبری از پیامبرانت فرستادهای، بر گرامیترین و محبوبترین و معتبرترین آفریدهات در نزدت، محمد، ... بفرست.

از اینکه فاطمه زهرا علیها السلام خداوند را مخاطب قرار داده و از رسول گرامی اسلام باعظمت یاد میکند. و در میان اوصافی که برای آن حضرت میآورد، میگوید: همان محمدی که محبوبترین آفریدهات است معلوم میشود که حضرت محمد محبوبترین آفریده خداست.

 

وقتی به شهادت روایات معلوم گردید رسول گرامی اسلام حبیب خداست. و بهحکم عقل هم ثابت گردید که هر آنکس دوست حبیبالله باشد دوست خدا هم هست. چون دوست دوست، دوست است. و از طرف دیگر صلوات بر محمد و آل محمد از نشانه های تعظیم و تجلیل آنان است پس صلوات فرستنده با تعظیمی که نسبت به آنان دارد. درواقع اظهار و ابراز میدارد که دوست محمد و آل محمد است. و کسی که دوست حبیبالله شد. دوست خدا هم میشود. یعنی بهواسطه صلوات هم دوستی صلوات فرستنده به خدای سبحان ثابت میشود، و هم دوستی خدای منان به صلوات فرستنده. پس در نتیجه ثابت می گردد که صلوات فرستنده محبوب خداست.

 


[1] قوامیس الدرر،ص314

[2] نهج الذکر،ج 4،ص 416،ح3088،به نقل از فلاح السائل،ص360،ح241؛ بحارالانوار،ج86،ص87،ح11

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۷ ، ۱۹:۲۴

الف) سید بن طاووس در ضمن بیان حدیثی مفصل دعای اسماء حسنی خداوند فرمود: که در این دعا پس‌ازآنکه اسماء الهی را بیان می­دارد. می­فرماید:

«اَسئَلُکَ بِعِزَّةِ ذلِکَ الاِسمِ، اَن تٌصَلِّیَ عَلَی محمد وَ‌آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَن تَصرِفَ عَنّی جَمیعَ الآفاتِ وَ‌العاهاِت و الاَعراضِ وَ الاَمراضِ وَ‌ الخَطایا وَ الذُّنُوبِ...»[1]

خدایا از تو سؤال می‌کنم به عزت آن نام که صلوات و درود فرستی بر محمّد و آل محمد و آنکه باز داری از من همه‌ی آفت‌ها و بلاها را و عارضه‌ها و بیماری‌ها را و خطایا و گناهان را...


ب) ازجمله دعاهای بسیار بزرگ‌مرتبه و شریف است که از پیامبر اکرم (ص) روایت‌شده است. این روایت را سلیمان بن ابراهیم از موسی بن یزید از انس بن اویس از علی بن ابیطالب علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمودند رسول اکرم (ص) فرمودند هرکسی خدای تعالی را به این نام‌ها بخواند حق‌تعالی دعای او را مستجاب می‌کند و قسم به‌حق کسی که مرا به‌راستی به پیامبری فرستاده است اگر این ­نامها ‌بر صفحه­ های آهن خوانده شود هر آینه گداخته می‌شود... پس رسول اکرم (ص) فرمودند: ‌ای سلمان خدای تعالی می­ آمرزد خواننده این دعا و اهل‌بیت او و سایر اهل بلد را و همۀ آن‌ها را ان‌شاءالله تعالی. این دعا، دعای جلیل­ القدر اسماء الله است. در این دعا که مشتمل بر اسماء الهی است. رسول خدا(ص) می­فرمایند:

«اللّهمَّ به‌حق هذِهِ‌الاَسماءِ عندَکَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّدٍ وَ اغفِرلی وَ ارحَمنی...»[2]

خدایا به‌حق این نام‌هایی که در نزدت ثابت‌اند. بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا بیامرز و بر من رحم نما.


ج) سید بن طاووس دعایی را به نام دعای فرج رسول اکرم (ص) نقل می‌کند که مفصل و طولانی است. در آن دعا این­ چنین آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ اِنِّی اَسئَلُکَ یا اللهُ یا اللهُ یا اللهُ، یا مَن عَلا فَقَهَرَ، وَ یا‌ مَن بَطَنَ‌ فَخَبَرَ، وَ یا مَن نَظَرَ فَجَبَرَ، وَ یا مَن مَلَکَ فَقَدَر، وَ یا مَن عُبِدَ فَشَکَرَ، وَ یا مَن عُصِیَ فَغَفَرَ، ...» تا اینجا که می‌فرماید: «وَ بِأَسمائِکَ الحُسنی کُلِّها حَتّی انتَهی اِلَی اسمِکَ الاَعظَمِ الَّذی فَضَّلتَهُ عَلی جَمیعِ أَسمائِکَ، اَسئَلُکَ بِهِ، اَسئَلُکَ بِهِ، اَسئَلُکَ بِهِ، اَن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اَن تُیَسِّرَلی مِن اَمری ما اَخافُ عُسرَهُ...»[3]

خدایا سؤال می­کنم تو را، ‌ای خدا، ‌ای خدا، ‌ای خدا، ‌ای کسی که عالی و بلندمرتبه است پس غلبه می‌کند، و‌ ای کسی که می­داند آنچه را که در خاطره‌ها پنهان است و خبر می­دهد، و‌ ای کسی که می­بیند و جبران می‌کند، و‌ ای کسی که مالک است پس تواناست. و ‌ای کسی که عبادت شده می‌شود پس جزا و ثواب میدهد. و‌ ای کسی که نافرمانی و عصیان شده و می‌شود پس می­آمرزد....

و به‌حق نام‌هایت که نیکوست همه آن‌ها. تا آنکه رسیده است به نام بزرگت که از همه بزرگ‌تر است. و آن نام بزرگت را بر همه نام‌هایت فضیلت و ترجیح داده­ ای، سؤال می­کنم تو را به‌حق آن نام، سؤال می­کنم تو را به‌حق آن نام، سؤال می­کنم تو را به‌حق آن نام، که صلوات و درود فرستی بر محمد و آل محمد. اینکه آسان­ گردانی برایم آنچه را که از دشواری آن می­ترسم.


د) سید بن طاووس در بیان حرزهای رسول اکرم (ص) پس‌از آنکه سند این روایت را نقل می‌کند می‌گوید: امام موسی بن جعفر بن محمدالصادق از پدر بزرگوارش از جدّه (علیهم­ صلوة الله) که رسول خدا (ص) به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: ‌ای علی هرگاه امری تو را به هول انداخت که نوعی از آن بترسی. یا شدت و سختی بر تو فرود آمد. این حرز را بخوان:

«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ به‌حق مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَن تُنجِیَنی مِن هذَا الغَمِّ»[4]

خدایا به‌درستی که از تو سؤال می­کنم به‌حق محمد و آل محمد. اینکه صلوات و درود فرستی بر محمد و آل محمد و اینکه خلاص کنی مرا از این غم.


هـ) در روایتی چنین آمده است. که حضرت فاطمه (صلوات الله علیها) فرمود: پیامبر خدا (ص) وقتی داخل مسجد می‌شد می‌فرمود:

«بِسمِ اللهِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اغفِرلی ذُنُوبی، ‌وَ افتَح لی اَبوابَ رَحمَتِک».

به نام خدا. خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست. و گناهان مرا بیامرز، و درهای رحمتت را به روی من بگشای

و وقتی از مسجد خارج می‌شد و می‌گفت:

«بِسمِ اللهِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اغفِرلی ذُنُوبی، ‌وَ افَتَح لی ابوابَ‌فَضلِکَ».[5]

به نام خدا. خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست، و گناهان مرا بیامرز و درهای فضل و کرمت را به روی من بگشای


و) امام باقر علیه السلام فرمودند: رسول خدا (ص) وقتی از تشهد و سلام نماز فارغ می‌شدند چهار زانو می‌نشستند و دست راستش را بر سر می‌نهادند و می فرمودند:

«بِسمِ اللهِ الَّذِی لا اِله اِلّا هُوَ عالِمُ الغَیبِ وَ‌الشَّهادَةِ الرّحمنُ الرَّحیمُ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ‌آلِ مُحمَّدٍ، وَ أذهَب عَنِّی الهَمَّ و الحُزنَ».[6]

به نام خداوندی که جز او خدایی نیست، خدایی که دانای پنهان و آشکار، و بخشنده و مهربان است، خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و غم و اندوه را از من دور ساز.


ز) امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: رسول خدا (ص) حسن و حسین علیهما السلام را با این کلمات تعویذ می‌کرد و دستور می‌داد اصحابش را نیز (خود و اولادشان را) با آن تعویذ کنند:

«بِسمِ‌اللهِ‌الرحمن الرحیم، اُعیذُ نَفسی وَ دینی وَ‌ اَهلی وَ مالی وَ وَلَدی وَ خَواتیمَ عَمَلی وَ ما رَزَقَنی رَبّی وَ خَوَّلَنی، بِعِزَّةِ الله وَ عَظَمَةِ اللهِ وَ جَبَرُوتِ اللهِ وَ سُلطانِ اللهِ وَ رَحمَةِ اللهِ وَ‌رَأفَةِ اللهِ وَ غُفرانِ اللهِ وَ قُوَّةِ اللهِ وَ قُدرَةِ اللهِ، وَ بآلاءِ اللهِ وَ‌بِصَنِع اللهِ وَ بِاَرکانِ‌اللهِ وَ بِجَمعِ اللهِ عزوجل، وَ بِرَسولِ اللهJ وَ قُدرَةِ اللهِ عَلی مایَشاءُ، مِن شر السَّامَّةِ وَ‌ الهامَّةِ، وَ ِن شر الجِنِّ وَ‌الاِنسِ، وَ مِنِ شر مادَبَّ فی الاَرضِ، وَ مِن شر ما یَخرُجُ مِنهَا، وَ مِن شر ما یَنزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما یَعرُجُ فیها، وَ مِن شر کُلِّ دابَّةٍ رَبّی آخِذٌ بِنا صِیَتِها، اِنَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُستَقیمٍ، وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیئیٍ قَدیرٌ، وَ لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ العَلِیِّ العَظیم، وَ صلی‌الله عَلَی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ».[7]

به نام خداوند بخشنده‌‌ی مهربان، جان و دین و اهل و مال و اولاد و عاقبت به کار و آنچه را که پروردگارم روزی من ساخته و به من بخشیده است، همه را در پناه عزت و عظمت و جبروت و سلطنت و رحمت و رأفت و مغفرت و قوت و قدرت خدای متعال قرار داده و به نعمت‌ها و احسان و ارکان و الفت خدا و به رسول خدا (ص) و قدرت خدا که بر هر چه خدا بخواهد نافذ است سپردم، از شر حیوان زهردار و بی‌زهر، از شر جن و انس، و از شر آنچه در دل زمین حرکت می‌کند و آنچه از آن بیرون می‌آید، و از شر آنچه از آسمان فرود می ­آید و آنچه به آن بالا می­رود و از شر هر جانداری که زمامش به دست پروردگارم می­باشد، که همانا پروردگارم بر راه راست است و او بر همه‌چیز تواناست، و هیچ توانائی و نیرویی بر ترک و عمل نیست جز به خدای والا و بزرگ، و درود خدا بر سرور و آقایمان محمد و آل محمد باد.


ح) امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا (ص) وقتی از امری محزون می­گشت این دعا را می­خواند، و به آن، دعای فرج گفته می­شد.

«اللهمّ احرُسنی بعینک الّتی لا تنام، و اکنِفنی بِرُکنِکَ الَّذی لا یُرامُ، وَ ارحَمنی بِقُدرَتِکَ عَلَیَّ، وَ‌لا اُهلَکُ وَ انتَ رَجائی. فَکَم مِن نِعمَةٍ اَنعَمتَ بِها عَلَیَّ قَلَّ لها شُکری، وَ کَم مِن بَلِیَّةٍ ابتَلَیتَنی قَلَّ لَکَ‌ بِها صَبری. فَیا مَن قَلَّ عِندَ نِعمَتِهِ شُکری فَلَم یَحرِمنی، وَ یا مَن قَلَّ عِندَ بِلِیَّتِهِ صَبری فَلَم یَخذُلنی، وَ یا مَن رَآنی عَلَی الخَطایا فَلَم یَفضَحنی، اَسأَلَکَ اَن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».

«اَللّهُمَّ اَعِنّی عَلی دینی بِالدُّنیا، وَ عَلَی الآخِرَةِ بِالتَّقوی، وَ احفَظنی فیها غِبتُ عَنهُ، وَ لاتَکِلنی اِلی نَفسی فیما حَضَرتُهُ. یا مَن لا یَضُرُّهُ الذُّنوبُ. وَلا تَنقُصُهُ المَغفِرَةُ، هَب لی ما لا یَنقُصُکَ، وَ اغفِرلی مالا یَضُرُّکُ، اِنَّکَ رَبٌّ وهاب. اَسئَلُکَ فَرَجاً قَریباً، وَ صَبراً جَمیلاً، وَ رِزقاً واسِعاً، وَ العافِیَةَ مِن جَمیع البَلاءِ، وَ شُکرَ العافِیَةِ».[8]

خدایا با دیده ­ات که هرگز به خواب نمی­رود مرا پاسداری کن، و با ستون محکمت که هرگز خراب نمی ­شود نگاهم دار، و به قدرتت بر من رحم کنف و با امیدی که به تو دارم مبادا هلاک شوم. چه بسیار نعمت­هایی به من کرامت فرمودی که در برابرش شکرگزاری مناسبی نکردم، و چه ابتلائاتی بر من وارد ساختی که در برابر آن‌ها صبر و بردباری درستی ننمودم. پس ای خدایی که در برابر کفران نعمت محرومم نکردی، و‌ ای خدائی که در مقابل کم‌صبری در بلایت خوارم نساختی و‌ای خدایی که مرا بر انجام گناهان بی­ باک یافتی و رسوایم ننمودی، از تو می­خواهم که بر محمد و آل محمد درود بفرستی.

خدایا، دنیا را وسیلۀ اعانت بر دینم قرار ده، و پرهیزکاری را موجب سعادت آخرتم نما، آنچه به من کرامت کردی و فعلاً از من غایب است همه را نگهداری کن، و در حفظ آنچه به من مرحمت کردی و در نزدم حاضر است به خود وا مگذار.‌ ای کسی که گناهان به او ضرری نمی­ رساند. و آمرزش خطاهای بندگان از او چیزی نمی­ کاهد، آنچه را که چیزی از تو نمی­ کاهد به من ارزانی دار، و آنچه را برایت ضرری ندارد بر من ببخش، که تو پروردگار بخشنده­ ای. از تو گشایشی نزدیک، صبری نیکو، رزقی وسیع، عافیت از همۀ بلایا و شکر در برابر عافیت را مسألت دارم.


 

[1]. سید بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العنایات،ص148 تا 150.

[2]. سید بن طاووس، مهج­الدعوات و منهج­العنایات،ص176 تا 178.

[3]. سید بن طاووس، مهج­الدعوات و منهج­العنایات،ص172 تا 175.

[4]. سید بن طاووس، مهج­الدعوات و منهج­العنایات،ص9 و 10.

[5]. علامه طباطبائی، سنن النبی،ص165.

[6]. علامه طباطبائی، سنن النبی،ص172.

[7]. علامه طباطبائی، سنن النبی،ص191 و 192.

[8]. علامه طباطبائی، سنن­النبی،ص193 و 194.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۲:۵۸

سیره این بانوی بزرگوار و سیدۀ نساء عالمیان بر این بوده که هرگاه دست به دعا برمی­داشتند و به راز و نیاز می­پرداختند، پس از حمد و ثنای الهی در ابتدا دعا و راز و نیاز و یا در ضمن دعا بر محمد و آل محمد صلوات می­فرستادند که ما در اینجا به چند نمونه که سید بن طاووس این مرد جلیل­ القدر که مؤید آقا امام زمان (عج) بوده و در کتاب خود نقل کرده است، اشاره می‌نماییم. و از آنجا که روایت گر چه مفصل است ولی چون بسیار جالب است تمام روایت را نقل می‌نماییم.


الف) سید بن طاووس می‌گوید: روایت‌شده است از شیخ علی بن عبدالصمد که نقل نموده از جد خود آنکه خبر داده به من ابوالحسن فقیه رحمت‌الله که حکایت کرد از برای ماسید و عالم ابوالبرکات علی حسین حسنی جوزی، که خبر داده ما را شیخ ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه فقیه قمی، از حسن بن محمد بن سعید کوفی که حکایت نموده برای ما فرات­ بن ابراهیم که نقل نمود از برای ما جعفر بن محمد بن بشرویه قطّان و او نقل نموده از محمد بن ادریس بن سعید انصاری، که خبر دادند ما را داود بن رشید و ولید بن شجاع و آن دو روایت نمودند از عاصم و او از عبدالله ­بن سلمان فارسی، از پدر خود سلمان فارسی که فرمود: رحلت رسول خدا (ص) بقدری برای من جانگداز بود و حزن و اندوه مرا فراگرفته بود که تا ده روز از خانه بیرون نیامدم. پس وقتی ده روز بعد از رحلت رسول خدا (ص) از خانه بیرون آمدم. به خدمت حضرت علی­ بن ابیطالب علیه السلام پسر عمّ رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیدم.

حضرت علی­ علیه السلام فرمودند: ‌ای سلمان از ما دوری نموده ­ای و به نزد ما نمی ­آیی؟

سلمان فارسی می‌گوید: در جواب عرض کردم: ‌ای حبیب من ای ابالحسن، از شخصی مثل شما چگونه میتوان دوری کرد. بلکه حزن و اندوه من از برای رحلت رسول خدا (ص) مانع شده بود و نگذاشت که در این چند روز به خدمت شما بزرگوار برسم.

آنگاه امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند: ‌ای سلمان! برو به منزل فاطمه (صلوات ­الله علیها) که بسیار مشتاق دیدن تو است، می­خواهد تحفه ­ای به تو بدهد. آن‌هم از تحفه‌هایی که از بهشت برای فاطمه آمده است.

سلمان می‌گوید: وقتی من این سخن را از حضرت علی علیه السلام شنیدم با حالت سؤال از حضرت علی پرسیدم، مگر بعد از رحلت رسول خدا (ص) برای فاطمه (صلوات ­الله علیها) تحفه هم می ­آید؟

حضرت علی علیه السلام فرمودند: بلی، دیروز از بهشت برای فاطمه (صلوات ­الله علیها) تحفه‌ای آمده است. سلمان می‌گوید: به‌سرعت بسیار شتافتم و به دولت‌خانۀ فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) رفتم. حضرت زهرا را دیدم که نشسته و پارچه عبائی بر خود پیچیده که اگر سرخود را می­پوشانید، پاهای مبارکش بازمی‌ماند و اگر پاهای مبارکش را می‌پوشانید. فرق مبارکش ظاهر می­شد.

سلمان می‌گوید: حضرت زهرا (صلوات ­الله علیها) وقتی نظر مبارکش به من افتاد، سر و روی خود را پوشانیده و فرمودند: ‌ای سلمان! بعد از فوت پدرم، رسول خدا (ص) از ما دوری اختیار کرده ­ای.

سلمان می‌گوید: در جواب عرض کردم: حاشا که من از شما دوری جویم ای حبیبۀ من!

حضرت فاطمه (صلوات­ الله علیها) فرمودند: خوش‌آمدی. بنشین و خوب گوش بده و متوجه باش که چه می­گویم. سپس فرمودند: دیروز در همین موضع نشسته بودم درحالی‌که درب خانه را بسته بودم و با خود در فکر بودم، که بعد از رسول خدا (ص) وحی الهی از ما قطع‌شده و دیگر فرشتگان به منزل ما نمی­ آیند و تردد نمی­کنند، در این فکر و خیال بودم که دیدم در خانه گشوده شد، بدون آنکه کسی آن را باز کند. سپس دیدم سه نفر دختر داخل خانه شدند، که در حسن و جمال و لطافت و تازگی صورت و خوش‌بویی آن‌ها، هیچ بیننده ­ای مثل آن‌ها ندیده بود. وقتی آن‌ها را دیدم متوجه گردیده و به آن‌ها مهربانی نمودم. سپس گفتم قسم می­دهم شما را به پدرم رسول ­الله (ص) که بگوئید از اهل مدینه­ اید یا از اهل مکه؟

گفتند: ‌ای دختر رسول خدا (ص) ما نه از اهل مدینه و نه از اهل مکه و نه از اهل روی زمینیم، بلکه کنیزانیم از اهل حورالعین، از دارالسلام بهشت و پروردگار عالمیان ما را به‌سوی تو، ‌ای دختر رسول خدا (ص) فرستاده است. و ما مشتاق دیدارت بودیم.

فاطمه زهرا، (صلوات ­الله علیها) فرمود: سپس من از یکی از آن‌ها که گمان می­کردم بزرگ‌تر بود پرسیدم نامت چیست؟

گفت: مقدودة.

فاطمه زهرا (صلوات­ الله علیها) می‌گوید، گفتم: چرا نام تو را مقدوده گذاشته ­اند؟

گفت: به خاطر آنکه خدای متعال مرا برای مقداد بن اسود کندی، مصاحب رسول خدا (ص) آفریده است.

فاطمه زهرا (صلوات ­الله علیها) فرمود: سپس از دیگری پرسیدم که نام تو چیست؟

گفت: ذرّه.

فاطمه زهرا (صلوات­ الله علیها) فرمود: چرا نام تو را ذرّه گذاشته­ اند و حال‌آنکه تو در نظر من بزرگی؟

گفت: به خاطر آنکه خدای تبارک‌وتعالی مرا برای ابوذر غفاری مصاحب رسول خدا (ص) آفریده است.

فاطمه زهرا (صلوات ­الله علیها) فرمود: سپس از سوّمی پرسیدم که نام تو چیست؟

گفت: سَلْمی.

فاطمه زهرا (صلوات­ الله علیها) فرمود: چرا نام تو را سلمی گذاشته ­اند؟

گفت: به خاطر آنکه خدای متعال مرا برای سلمان فارسی خادم پدرت رسول خدا (ص) آفریده است.

سلمان می‌گوید: سپس حضرت زهرا (صلوات ­الله علیها) فرمود: آن سه دختر برایم مقداری رطبت و خشکنانج[1] بزرگ که از برف سفیدتر و از مشک اذفر خوش­بوتر بود.

سلمان فارسی می‌گوید: سپس حضرت زهرا (صلوات ­الله علیها) از آن رطب­ ها یک‌دانه به من دادند و فرمودند: امشب با این افطار کن و فردا دانه این رطب را بیاور.

سلمان می‌گوید: من آن رطب را گرفته و از خانۀ حضرت فاطمه (صلوات­ الله علیها) بیرون آمدم (و به‌طرف خانه ­ام راه افتادم) در بین راه به هر شخصی از اصحاب آن حضرت برخورد می­کردم از من میپرسیدند: که‌ ای سلمان با خود مشک داری؟ من در جواب می‌گفتم: بلی، سلمان فارسی می‌گوید: وقت افطار شد. من به آن رطب افطار کردم امّا متوجه شدم که آن رطب اصلاً دانه ندارد. لذا روز بعد وقتی به خدمت حضرت زهرا (صلوات­ الله علیها) رسیدم. عرض کردم: دیشب طبق فرمودۀ شما با آن رطب افطار کردم ولی متوجه گردیدم که آن رطب اصلاً دانه ندارد

حضرت فاطمه زهرا (صلوات­ الله علیها) فرمودند: چگونه آن رطب دانه داشته باشد. و حال‌آنکه آن رطب از درختی است که خدای متعال به‌واسطۀ دعایی که پدرم رسول خدا (ص) به من تعلیم فرموده، و من هر صبح و شام، مداومت به آن کلمات می­نمایم، در دارالسلام بهشت غرس (کاشته) کرده است.

سلمان فارسی می‌گوید، گفتم: ‌ای سیدۀ نساء عالمیان! این کلمات را هم به من تعلیم نما. حضرت زهرا (صلوات ­الله علیها) فرمودند: اگر مداومت نمائی به این کلمات. خدای تعالی تو را از علت تب نگاه می­دارد. مادام که در دنیا باشی.

سلمان فارسی می‌گوید: فاطمه زهرا (صلوات­ الله علیها) این حرز را تعلیم من فرمودند:


«بِسمِ ‌اللهِ ‌الرَّحمنِ ‌الرَّحیمِ، بِسم‌اللهِ النُّورِ، بِسم‌ِ اللهِ نُور النُّورِ، بِسمِ ‌اللهِ نُورَ عَلی نُورَ، بِسم ِاللهِ الَذی هُوَ مُدَبِّرُ الاُمُورِ، بِسمِ اللهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النَّورِ، اَلَحَمدُ للّلهِ الَّذی خَلَقَ النُّورِ مِن النَّورِ، وَ اَنزَلَ النُّورِ عَلی الطُّورِ، فی کِتابِ مَسطُورٍ، فی رِقّ ٍ مَنشُورِ، بِقَدَرِ مَقدُورِ، عَلی نَبِی ٍمَحبُورِ، اَلحَمدُللّلهِ الَّذی هُوَ بِالعِزِّ مَذکُورِ، وَ بِالفَخرِ مَشهُورَ، وَ عَلی السَّرّاءِ وَ الضّرّاءِ مَشکُور: وَ صلی‌الله عَلی سَیدِنا مُحَمَّدِ وَ آلِهِ الطاهِرینَ»[2]

به نام خداوند بخشنده مهربان، به نام خدائی که نور است، به نام خدائی که نور است، به نام خدائی که نور بالای نور است، به نام خدائی که تدبیر کنندۀ امور است، به نام خدائی که نور را از نور خلق فرمود، سپاس خدائی را که نور را از نور آفرید، و نور را بر طور نازل فرمود، در کتاب نوشته‌شده، در صحیفه ­ای از پوست متفرق، به‌اندازۀ لازم بر پیامبر نیکو خصال، سپاس خدای را که پیامبرش به عزت و بزرگی مذکور است، و به مباهات مشهور و در حال خوشحالی و ناخوشی شاکر خداست، خدایا صلوات و درود بر محمد سید و آقای ما و آل پاک محمد بفرست.


سپس سلمان می‌گوید: من این حرز را یاد گرفتم و قسم به خدا که این حرز را به بیشتر از هزار کس از اهل مدینه و مکه آموختم، که همگی آزار تب داشتند. به برکت خواندن این دعا همه شفا یافتند به اذن خدای متعال.

از این روایت به‌وضوح می­توان استفاده کرد که سیره فاطمه زهرا (صلوات­ الله علیها) بر این بوده که در دعاهایش صلوات بر محمد و آل محمد می­فرستادند. و چه ­بسا این را به دیگران هم می ­آموختند.


ب) سید بن طاووس می‌گوید: روایت‌شده است که آن حضرت یک روزی به دیدن پدر بزرگوار خود رفتند. پس آن حضرت فرمودند: آیا می­خواهی هدیه­ ای و توشه ­ای به تو دهم؟

حضرت فاطمه (صلوات­ الله علیها) گفتند: بلی. آن حضرت فرمودند: این دعا را بخوان.

«اَللّهمَّ رَبَّنا وَ‌رَبَّ کُلِّ شَیئٍ، مُنزِلَ التَّوراتِ و الاِنجیل و الفرقانِ، فالقَ الحَبِّ و النَّوی، اَعوذُبِکَ مِن شر کُلِّ دابَّةٍ أَنتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها، أَنت الاَوَّلُ فَلَیسَ قَبلَکَ شَیئٌ، وَ أَنتَ الآخِرُ فَلَیسَ بَعدَکَ شَیئیٌ وَ اَنتَ‌الظَّاهِرُ فَلَیسَ فَوقَکَ شَیئیٌ، وَ اَنتَ الباطِنُ فَلَیسَ دُونکَ شَیئٌ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ عَلی اهل‌بیتهِ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمُ السَّلامُ، وَ اقضِ عَنِّی الدَّینَ، وَ اَغیِنی مِنَ الفَقرِ، وَ یَسِّرلی کُلَّ الاَمرِ، یا اَرحَمَ الراحِمینَ».[3]

خداوندا پروردگار ما و پروردگار هر چیزی، ‌ای نازل کنندۀ تورات و انجیل و قرآن، ‌ای شکافندۀ دانه و هسته، پناه می­برم به تو از شر هر حرکت‌کننده‌ای که تو گرفته ­ای پیش سر او را، تو پیش از همه‌ چیزی، پس چیزی پیش از تو نیست، و تویی بعد از همه­ چیز پس چیزی بعد از تو نیست، و تویی ظاهر و آشکار، پس فوق تو و بالای تو چیزی نیست، و تویی دانا به امور پنهان، پس غیر تو چیزی نیست، صلوات و درود بر محمد و اهل‌بیتش فرست که بر او و خاندانش سلام باد، و ادا کن از من قرض مرا و بی ­نیاز گردان مرا از درویش و فقر و آسان گردان برایم هر کاری را، ‌ای رحم کننده‌ترین رحم کنندگان.

این روایت بیان­گر این است که سیرۀ فاطمه­ زهرا (صلوات ­الله علیها) بر این بود که همواره در دعاهایشان صلوات بر محمد و آل محمد می­ فرستاده اند.


ج) سید بن طاووس می‌گوید: روایت‌شده است شخصی در شهر شام، مدّت طولانی محبوس بوده و در شدّت آزار بود. شبی در عالم خواب دید که حضرت زهرا (صلوات ­الله علیها) آمد و به او فرمود: این دعا را بخوان. پس آن شخص دعا را یاد گرفت و وقتی بیدار شد، دعا را خواند و از زندان به‌زودی آزاد شد. این دعا معروف است به دعای حضرت زهرا (صلوات­ الله علیها) در خلاصی از حبس؛ دعا از این‌قرار است.

«اللَّهُمَّ به‌حق الْعَرْشِ وَ مَنْ عَلَاهُ وَ به‌حق الْوَحْیِ وَ مَنْ أَوْحَاهُ وَ به‌حق النَّبِیِّ وَ مَنْ نَبَّأَهُ وَ به‌حق الْبَیْتِ وَ مَنْ بَنَاهُ یَا سَامِعَ کُلِّ صَوْتٍ یَا جَامِعَ کُلِّ فَوْتٍ یَا بَارِئَ النُّفُوسِ بَعْدَ الْمَوْتِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ اهل‌بیتهِ وَ آتِنَا وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا فَرَجاً مِنْ عِنْدِکَ عَاجِلًا بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى ذُرِّیَّتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً».[4]

بنام خداوند بخشنده مهربان خداوندا به‌حق عرش و کسی که آن را بلند کرده است، و به‌حق وحی و کسی که آن را فرستاده است و به‌حق پیامبر و کسی که او را پیامبر کرده است، و به‌حق خانۀ کعبه و کسی که آن را ساخته است، ‌ای شنوای هر صوت و آواز، ‌ای جمع کنندۀ هر فوت‌شده‌ای، ‌ای آفرینندۀ مردم و انسان‌ها پس از مرگ، بر محمد و اهل‌بیتش صلوات فرست، به همه مؤمنین و مؤمنات چه در مشرق زمین و چه در مغرب زمین باشند گشایشی و فرجی از جانب خود به‌زودی عنایت فرما، به سبب و واسطه شهادت به لا اله الا الله و اینکه محمد بنده و رسول توست. خدایا بر محمد و بر اولاد محمد که از پاکان و پاکیزگان‌اند صلوات فرست و هم­چنین بر آن‌ها درود فرست درودی بسیار.


از مجموع روایات بیان‌شده استفاده می‌شود که سیره حضرت فاطمه زهرا (صلوات ­الله علیها) بر این بوده که در دعاها و راز و نیازهایشان صلوات بر محمد و آل محمد می­فرستاده اند. منتهی در بعضی از جاها صلوات بر محمد و آل محمد تعبیر شده و در بعضی از جاها صلوات بر محمد و اهل‌بیت محمد تعبیر شده و در بعضی از جاها هم صلوات بر محمد و ذریه محمد تعبیر شده است. و نیز از بعضی روایات این استفاده هم می‌شود که سیرۀ حضرت فاطمه زهرا (صلوات ­الله علیها) بر این بوده که علاوه بر صلوات بر محمد و آل محمد، سلام بر محمد و آل محمد هم کرده است.


 

[1]. (خشکنانج) معرّب خشکنانک است. خشکنانک: نانی است که با آرد و روغن و شکر می­پزند. فرهنگ فارسی دکتر محمد معین.

[2]. سید بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العنایات،ص13 تا 16.

[3]. سید بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العنایات،ص260.

[4]. سید بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العنایات،ص261.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۲:۴۶

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی الصَّدّیقَة فاطِمَةَ الزَّکِیةَ، حَبیبَة حَبیبکَ وَ نِبیکَ، وَأمّ اَحِبّائِکَ وَاَصفیائِکَ، الَّتِی انتَجَبتَهِا وَ فَضَّلتَها وَ اخَتَرتَها عَلی نِساءِ العالَمین. َاللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّن ظَلَمَها وَاستَخَفَّ بِحَقِّها، وَ کُن الثّائِر اللّهُمَّ بِدَمِ اَولادِها».

«اَللّهُمَّ وَ کَما جَعَلتَها اُمَّ اَئِمَةِ الهُدی، وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّواء، وَالکَریمَة عِندَ المَلَأِ الأعلی، فَصَلِّ عَلَیها وَ عَلَی اُمِّها خَدیجَة الکُبری، صَلاةً تُکَرِّمُ بِها وَجهَ اَبیها مُحَمَّدٍ وَ تُقَرِبُّها أعینَ ذُرِّیتها وَ اَبلِغُهُم عَنّی فی هذِهِ السُّاعَةِ اَفضَلَ التَّحِیةِ وَالسَّلامِ».


خدایا بانوی راستین و پارسا و وارسته، دوست‌داشتنی نزد دوست و پیامبرت، مادر عزیزان و دوستان برگزیده ­ات، همو که او را برگزیدی و بر زنان عالم، برتری و امتیازش دادی، صلوات فرست.

خدایا تو خود، حق او را از کسانی که به وی ستم کردند و حق [و حرمتش] را سبک شمردند، بستان و تو خود انتقام خون فرزندانش را بگیر. خدایا تو که او را مادر پیشوایان هدایت، و همسر پرچم‌دار [حق] و گرامی در نزد فرشتگان عالم بالا قراردادی، بر او و بر مادرش خدیجه کبرا صلوات فرست، صلواتی که با آن، پدرش را عزیز داری و دیدگان فرزندانش را روشن گردانی و در این لحظه از جانب من برترین تحیت و درود به آن بزرگواران نیز برسان.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۶ ، ۲۱:۴۹