علی بن فضل الله شوشتری

«رُوِی عَن رَسُول اللهِ اَنَّهُ قالَ: اُسرِی بی لَیلَةَ المِعراجِ اِلی السَّماء فَرَأیتُ مَلَکاً لَهُ اَلفُ یدٍ لِکُلّ یدٍ اَلفُ إصبَعٍ وَ هُوَ یحاسِبُ وَ یعُدُّ بتِلکَ الأصابِعِ. فَقُلتُ لِجَبرئیلَ: مَن هذَا المَلَکُ، وَ ما الَّذی یحاسِبُهُ؟»

«قالَ: هذا مَلَکٌ مُوَکِّلٌ عَلی قَطرِ المَطَر یحفَظُها کَم قَطرَةً تَنزِلُ مِنَ السَّماء اِلَی الاَرضِ. فَقُلتُ لِلمَلکِ: اَنتَ تَعلَمُ مُذخَلَقَ اللهُ الدُّنیا کَم قَطرَةً نَزَلَت مِنَ السَّماء اَلَی الاَرضِ؟»

«فَقالَ: یا رَسولَ اللهِ، فَوَاللهِ الَّذی بَعَثَکَ بالحَقّ اِلی خَلقِهِ غَیرَ اَنّی اَعلَمُ کَم قَطرَةً نَزَلَت مِنَ السَّماء اَلَی الاَرضِ، اَعلَمُ تَفصیلاً کَم قَطرَةً نَزَلَت فِی البَحر وَ کَم قَطرَةً نَزَلَت فِی البَرّ وَ کَم قَطرَةً نَزَلَت فِی العُمرانِ وَ کَم قَطرَةً نَزَلَت فِی البُستانِ وَکَم قَطرَةً نَزَلَت فِی السَّبخَةِ وَ کَم قَطرَةً نَزَلَت فِی القُبُورِ».

«فَقالَ رَسولُ اللهِ فَتَعَجَّبتُ مِن حِفظِهِ وَ تَذَکُّرهِ حِسابَهُ».

«فَقالَ: یا رَسُولَ اللهِ، حَسابٌ لا اَقدِرُ عَلَیهِ بِما عِندی مِنَ الحِفظِ وَ التَّذَکُّرِ وَ الاَیدی وَالاَ صابِعِ.

فَقالَ: ‌ای حِسابٍ هُوَ؟»

«فَقالَ: قُومٌ مِن اُمَّتِکَ یحضُرُونَ مَجمَعاً فَیذکَرُ اسمُکَ عِندَهُم فَیصَلُّونَ عَلَیکَ فَاَنَا لا اَقدِرُ عَلی حَصرِ ثَوابِهِم».[1]

از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت‌شده است که آن حضرت فرمود: وقتی شب معراج به آسمان برده شدم، فرشته ­ای را دیدم که هزار دست داشت و هر دستی هزار انگشت داشت، که با انگشتانش حساب و شماره می­کرد.

پس برای جبرائیل گفتم: این فرشته کیست، و چه چیزی را محاسبه می‌کند؟

جبرئیل گفت: این فرشته موکّل بر محاسبه و شمارش قطرات باران است، که چند قطره از آسمان بر زمین فرود آمده و نازل‌شده است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس به آن فرشته گفتم: آیا تو از زمانی که خدای متعال دنیا را آفرید می­دانی که چند قطره از آسمان بر زمین نازل‌شده است؟

فرشته، گفت: ‌ای رسول خدا قسم به آن خدائی که تو را به‌ حق به‌سوی خلق خود مبعوث کرد، به‌ درستی و تحقیق که من می­ دانم چند قطره در دریاها، چند قطره در خشکی ­ها، و چند قطره در آبادانی‌ها، و چند قطره در باغات و چند قطره در زمین های شوره­زار و چند قطره در قبرستان­ ها نازل‌شده و فرود آمده است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: من از اینکه آن فرشته شمارش آن‌ همه قطرات باران را به یاد دارد تعجب کردم.

فرشته، گفت: ‌ای رسول خدا حسابی است که من از محاسبه آن عاجزم. و قادر بر محاسبه آن نیستم. و قادر بر حفظ و یادآوری آن با [این‌همه] دست و انگشتان نیستم.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کدام حساب است که تو از محاسبه آن عاجز هستی؟

فرشته گفت: هرگاه عده ­ای از امت تو به یکدیگر اجتماع کنند، و در آن جمع نام مبارک تو برده شود، و آن جمع به‌ اتفاق بر تو صلوات بفرستند، من از حساب ثواب آن صلوات عاجزم. و قادر بر محاسبه آن نیستم.

الصلوات مفتاح حل المشکلات،حکیم هندی،ص26 به نقل از مستدرک الوسائل نوریج5،ص355، باب 35ح 8